-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:14213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

در قتل عمدي چنانچه اولياي دم ، خواهان ديه ليكن قاتل خواهان قصاص باشد تكليف چيست ؟
در خصوص اين مطلب كه مجازات اصلي قاتل در قتل عمدي چيست ؟ بين فقهاي اماميه دو نظريه مطرح شده است :
1 ـ نظريه مشهور: بر اساس اين نظريه ، كيفر اصلي قتل عمدي ، قصاص است ، و ولي دم اولا و بالذات : فقطمي تواند قاتل را قصاص نمايد و تبديل قصاص به ديه يا كمتر يا بيشتر از آن و ثانيا: مصالحه آن به امر ديگري ،منوط به وجود رضايت قاتل و اولياي دم است . به اين ترتيب اولياي دم بدون جلب رضايت قاتل فقط مي تواننداو را قصاص كنند يا به صورت مجاني ، عفو نمايند.
اين نظريه توسط اكثر قريب به اتفاق فقهاي اماميه پذيرفته شده است .
مرحوم صاحب جواهر اين قول را قول مشهور بلكه مجمع عليه معرفي مي نمايد; زيرا تنها از دو نفر، يكي عماني و ديگري اسكافي نقل خلاف شده است كه در كلام عماني ، تصريح به مخالفت نشده است و عبارت مقنعه و مراسم گرچه صدر آن موهم خلاف است ; اما در ذيل آن به موافقت اصحاب تصريح شده است .1
مشهور در مقام استدلال براي اين نظريه به وجوهي استناد كرده اند:
اولا: آيات شريفه قرآن از جمله النفس بالنفس 2 و فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم 3 ظهور در آن دارد كه در قتل عمدي ، كيفر اصلي قصاص است .
ثانيا: مقتضاي چندين روايت ، از جمله : صحيحه عبدالله بن سنان ، آن است كه تبديل قصاص به ديه منوطبه رضايت جاني است .
در صحيحه عبدالله بن سنان از امام صادق (ع )، آمده است :
من قتل مؤمنا متعمدا أقيدمنه الا أن يرضي أولياء المقتول أن يقبلوا الديه فان رضوا بالديه و أحب ذلك القاتل ، فالديه اثنا عشر ألف 4
ثالثا: قاعده اتلاف شامل ما نحن فيه هم مي شود و مقتضاي اين قاعده ضمان به مثل است .5
2 ـ مطابق اين نظريه كه به عماني و اسكافي نسبت داده شده است ، در قتل عمدي ، اولياي دم بين قصاص جاني يا أخذ ديه از وي مخير مي باشند.
مستند اين قول دو روايت 6 است كه مضمون آن ها، تخيير اولياي دم است .
قائلين به نظريه اول در پاسخ به اين دو روايت ، گفته اند: اولا: مشهور از اين روايات اعراض كرده اند و به مضمون آن عمل ننموده اند و ثانيا: وجوه مورد استناد براي قول اول به حدي قوي است ، كه اين دو روايت قابل معارضه با آن ها نيستند.7
به هر حال آنچه مسلم است ، اين كه نظريه اول به وسيله اكثريت قريب به اتفاق فقهاي اماميه و از جمله فقهاي معاصر8 پذيرفته شده است .
در تحرير الوسيله امام خميني (ره ) در اين خصوص آمده است :
قتل العمد يوجب القصاص عينا و لايوجب الديه لا عينا و لا تخييرا فلو عفا الولي القود، يسقط و ليس له مطالبه الديه ، ولو بذل الجاني نفسه ليس للولي غيرها و لو عفا الولي بشرط الديه فللجاني القبول وعدمه و لاتثبت الديه الا برضاه .9
بر اين اساس اولياي دم ، بين قصاص و ديه مخير نيستند و اگر قاتل جان خود را براي قصاص ارايه دهد، به غير از قصاص حق ديگري براي اولياي دم وجود ندارد، بدين معنا كه اگر اولياي دم خواهان ديه باشند، بدون رضايت قاتل ، نمي توان وي را به پرداخت ديه ملزم كرد.
_____________________ پاورقي ______________
1ـ ر.ك : محمدحسن النجفي ، جواهرالكلام ، دارالكتب الاسلاميه ، 1366، قم ، ج 42، ص 279.
2ـ مائده ، آيه 45.
3ـ بقره ، آيه 194.
4ـ شيخ حر عاملي ، وسايل الشيعه ، ج 19، ص 38.
5ـ اين سه وجه به وسيله صاحب جواهر، شهيد ثاني و برخي از فقهاي ديگر بيان شده است . براي اطلاعات بيشتر ر.ك :محمد حسن نجفي ، پيشين ، ص 280; شهيد ثاني ، مسالك الافهام ، مؤسسه معارف اسلامي ، ج 15، ص 225.
6ـ ر.ك : احمدبن الحسين البيهقي ، سنن البيهقي ، ج 8، صص 52 و 53.
7ـ ر.ك : شيخ محمدحسن نجفي ، پيشين ، ص 281; سيد ابوالقاسم خويي ، مباني تكمله المنهاج ، دارالهادي ، قم ، 1396ه' .ق ، ج 2، ص 122.
8ـ ر.ك : محمدفاضل لنكراني ، جامع المسائل ، مسأله 1927; ناصر مكارم شيرازي ، استفتاءات جديد، ج 2، مسأله 1495.
9ـ امام خميني ، تحرير الوسيله ، انتشارات اسماعيليان ، قم ، ج 2، ص 522.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.